در این مقاله پرسش و پاسخ سئو، شما با مفهوم موتور جستجوی معنایی در وب و نحوه عملکرد آن آشنا خواهید شد و استفاده از آن باعث می شود شما و هر کسی که از این روش استفاده کنید پیشرفت قابل توجهی را نسبت به سایتتان مشاهده خواهید کرد .

تاثیر جستجوی معنایی (Semantic Search) این روزها بسیار زیاد و گسترده شده است و در حال بزرگ تر شدن نیز می باشد . با درک هدف کاربر از پرس و جوی انجام شده، دقت نتایج موتورهای جستجو مانند گوگل و بینگ به طور قابل توجهی افزایش یافته است.

امروزه نتایج صفحات جستجو شده (SERP) به طور شگفت آوری تغییر یافته است زیرا در جستجوی محلی، تشخیص صدا، یادگیری زبان ماشین و سایر علوم مرتبط در مبحث جستجوی معنایی پیشرفت های بی نظیری حاصل شده است و این تغییرات در سال های آتی نیز ادامه خواهد داشت.

در اینجا نکته ای بسیار جالب وجود دارد؛ هزاران نظریه در ماورای این مبحث نهفته شده است. در واقع بروزرسانی الگوریتم های مهمی مانند مرغ مگسخوار و یا الگوریتم مشهور RankBrain در راستای توجه به همین مبحث می باشد. زیرا ربات گوگل به سرعت در حال تکامل و شبیه سازی تمایلات و علایق مشتریان خودش می باشد.

به عنوان یک کارشناس سئو یا بازاریاب ما دقیقا باید از استراتژی ها، برنامه ها و هدف گذاری های گوگل آگاه باشیم زیرا توجه به همین نکات ریز، برگ برنده ما در مواجهه با درخواست های کاربران عادی است.

به همین دلیل است که ، در این مقاله مثال هایی واقعی از جستجوی معنایی را بررسی خواهیم کرد ، و هم این که باید توجه داشته باشد که  تمرکز خود را بر روی یک چهارچوب عملی به منظور کمک به بازاریابان در این حوزه معطوف خواهم کرد.

جستجوی معنایی در عمل:

برای اینکه با مفهوم جستجوی معنایی بیشتر آشنا شوید و دقیقا آنرا درک نمایید، با مثالی این قسمت را شروع خواهیم کرد. ما همه روزه از این نوع جستجو استفاده می کنیم بدون آنکه معنای آنرا به درستی بدانیم. برای مثال عبارت Will Smith (بازیگر مطرح هالیوودی) را مورد جستجو قرار داده ایم. تصویر زیر نشان دهنده نتیجه جستجوی این بازیگر می باشد.

همانطور که مشاهده می کنید، گوگل به درستی نام این بازیگر را تشخیص و تمامی سرگرمی ها، تفریحات و هر موردی که در ارتباط با این بازیگر باشد را در نتایج جستجوی خود انعکاس داده است، اما قصد و نیت جستجوی کاربر هنوز نامشخص می باشد که چرا کاربر این بازیگر را مورد جستجو قرار داده است.

در تصویر کاملا مشخص است که لینک های این بازیگر، وب سایت، آدرس توئیتر و سایر اکانت هایش در شبکه های اجتماعی و … کاملا واضح و به درستی منعکس شده اند. مشخص است که گوگل یک پایگاه داده بسیار بزرگ می باشد؛ زیرا برای سرچ این بازیگر بالغ بر 808.000.000 صفحه را در مدت زمانی کوتاه بررسی کرده است!

حال در صفحه ای مجزا عبارت دیگری را مورد جستجو قرار می دهیم. به طور مثال عبارت “Who is he married to “.

می بینید که گوگل بدون نیاز به اینکه کاربرش مشخص نماید معنی و مفهوم سوال پرسیده شد چیست، نتیجه جستجو را با توجه به جستجوی قبلی کاربر، نمایش می دهد.

در تصویر مشاهده می کنید که ویل اسمیت دو بار ازدواج کرده است؛ به فاصله سال های 1992 تا 95 و 1997 تاکنون.

اما سوال مهمی اینجا مطرح می شود که گوگل چگونه متوجه شد که دقیقا دنبال چه چیزی هستیم؟

در همین راستا مثال دیگری را بررسی می کنیم. مثلا از گوگل می پرسیم “بهترین آهنگ های او چیست؟”

مشاهده می کنید که گوگل درمواجهه با این جستجو، لیستی از بهترین آهنگ های ویل اسمیت را لیست کرده است.

حال می خواهیم عبارتی را مورد جستجو قرار دهیم که به لحاظ معنایی و ارتباط مفهومی، ربطی با جستجوهای قبلی ندارد. به این کار در اصطلاح Break یا توقف در جستجوی معنایی می گویند.

مثلا عبارت “was Wild west really that bad” را مورد جستجو قرار دهیم و قصد داریم یک وقفه به گوگل بدهیم.

نتیجه جالبی رقم خورد! همانطور که مشخص است، نتیجه جستجویی که به صورت یک وقفه برای گوگل در نظر گرفته شد به صورت معنایی به جستجوهای قبلی پیوند داده شده است. این یعنی هوش مصنوعی گوگل آنقدر قدرتمند است که توانایی تشخیص و ارتباط معنایی در جستجو را تشخیص می دهد.

چرا برندها برای این نوع از جستجو مهم هستند؟

تکنولوژی هایی از این قبیل که پاسخ تمامی سوالات را در کوتاه ترین زمان ممکن رمزگشایی می کنند، برای برندهای مطرح و مشهور دنیا بسیار حائز اهمیت اند. به طوریکه کافیست وب سایت خود را بهینه کرده و از دیدگاه سئو به آن بنگرید. سپس خودتان متوجه می شوید که بدون اینکه کاری در این زمینه انجام دهید در رتبه های بالای گوگل قرار می گیرید.

مثلا عبارت “peanut butter” یا کره بادام زمینی را جستجو می کنیم.

این جستجو نیز مانند جستجوهای قبلی و با همان فرمت نمایش داده است. برای اینکه بخواهیم این محصول را به فروش برسانیم باید سایتی به صورت فیزیکی داشته باشیم که بتواند آن محصول را بفروشد.

این مسئله کاملا بدیهی است که با طراحی یک سایت می توانید محصولات را به فروش برسانید. اگر شما صاحب برند یا کالای تجاری باشید، همه سایت های فروشگاهی مجبور به فروش محصولات شما می شوند، به این دلیل که آن برند کالا تحت مالکیت شماست. بنابراین همین صاحب برند بودن باعث می شود که محصولات شما با تبلیغات مناسب در فضای مجازی و حقیقی شناخته شود. سپس تمام فضای مجازی از محصولات شما پر خواهد شد.

هر کاربری که نام کره بادام زمینی را مورد جستجو قرار دهد برند شما در صفحه نخست هویدا می شود. به عبارت دیگر داشتن یک نام تجاری یا برند می تواند در سایر جستجوها، مهم واقع شود.

اکنون شاید درک نمایید که چرا داشتن یک برند در موتور جستجوی معنایی اهمیت داشته باشد. در جستجوی معنایی وقتی عبارتی را مورد جستجو قرار می دهید، بیشتر اوقات گوگل عبارات مشابهی که کاربرانش آنها را جستجو کرده اند، پیشنهاد می دهد.

این یعنی، کلمات و واژگانی که با عبارت اولیه جستجو شده ارتباط معنایی دارد در قسمت Searches Related To یا عبارات مشابه نمایش داده می شوند.

این نوع جستجو می تواند بسیار تاثیرگذار باشد زیرا همیشه ایده های خوبی که می بایست درون سایت پوشش داده شود را به ما یادآور می شود.

در ادامه عبارت “?what is in peanut butter“ را جستجو می کنیم:

اهمیت جستجوی معنایی آنجاست که با استفاده از آن می توان بازاریابی کرد. این نوع جستجو فرصتی طلایی و مناسب برای کابران به حساب می آید که با تولید محتوای سئو و صحیح، بتوانند به فروش های قابل توجهی در زمینه کسب و کارهای اینترنتی دست پیدا کنند.

گوگل هم به تازگی در بیشتر مقالات خود به این نکته اشاره کرده است که بیش از نیمی از جستجوهای خود را به این سمت سوق می دهد. این یعنی گوگل روز به روز الگوریتم های جستجوی خود را بر اساس منطقی خاص، پیچیده تر می کند تا بتواند بهترین پاسخ را به سوالات کاربران خود بدهد.